که بعضي اوقات يادم ميرود
تو دوستم نداري ...!

ايـــن روزهــــا فـقــط
مـــي خـــوابـــــم کــــه بيـــــدار نبــــاشــــم !!!
تا نبينم ...
نشنوم ...
حس نکنم بي مهري ها را ...
دو رويي ها ...
سردي ها ... بي عاطفه گي ها را و ...
خسته ام ...
يا طلبم را بده يا طلبت را بگير!
فرارسیدن شهادت جان گدازبانوی بزرگ اسلام مادرتمام شیعیان جهان رو اول به آقاامام زمان وحضرت امام خامنه ای و به همه مسلمانان جهان تسلیت عرض میکنم.
دل من جـــــــــاده که نیست هر از گاهی که تنها مانـــــــــدی...
در فکر عبـــــــــورش باشـــــــی هروقت هم خواستی دور بزنی
خانه دل من یک خیابان یک طرفه است.برگشت ندارد..
خیابان نیست كه از همان جایی آمدی بروی ...
بفهم! ...
این دلــــــــ اسمش احساس است...

غصه هایت که ریخت تو هم ، همه را فراموش کن
دلـت را بتـکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند..
فقط از لا به لای اشتباه هایت یک تجربه را بیرون بکش قاب کن و بزن به دیوار دلت
♥ ♥ ♥
محکم تر بتکان
تمام کینه هایت را بریزان
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت
♥ ♥ ♥
باز هم محکم تر از قبل ، دلت را بتکان
تا این بار همه آن عشق های بچه گانه هم بیفتد
♥ ♥ ♥
حالا آرام تر ، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیفتد
♥ ♥ ♥
یک تکان دیگر . . .
دلت را ببین
چقدر تمیز شد
دلت سبک شد؟
♥ ♥ ♥
حالا این دلـــــ
جای "عشق" است
همه چیز ریخت از دلت ، همه چیز افتاد و حالا
و حالا تو ماندی و یک دل و...
مشتی خاطره و یک "او"...
♥ ♥ ♥
♥ ♥ خـــــــــــــانــه تــــــــکــانـیـــ دلــــــــتــــ مبــــــــارکـــــــ ♥ ♥

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!
دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست…

من رمز واقعی خوشبختی را کشف کرده ام و آن این است که
باید برای حال زندگی کرد و اصلا نباید افسوس گذشته را خورد یا چشم به آینده داشت
بلکه باید از همین لحظه بهترین استفاده را برد !
بابالنگ دراز
جین وبستر

کــه بــا دلــهره تــو را بـــبوسـم !
مثل ِ گنجــشک هــا
کــه هــرگــز
آســوده از زمیـن ، دانــه برنمـی چیـنند!
یاور مهدی پور

بـا یکـیـــ کـه دسـتــــــــــــــــ میــــ دهـیــــــ
مـیـــــ دانـیـــــــــــ کـه دیـر یـا زود
از دسـتشــــ مـیــــــ دهیــــــ !

گـاهی دلـَـ ـم ؛
بـدجوری سـُراغِ روزهایِ با " تو " بـودن را مـی گیرد ...
جـنون از ایـن بیــشتَر ...؟


روزها يكی پس از ديگری به پايان
می رسند...
و در پی روزها
عمر من...
خسته نباشی سرنوشت....!
می بينی؟!
دست در دستان تو
تمام راه را بيراهه رفتم
شنيدم كسی ميگفت:
چشمانت را ببند!
اعتماد كن...
به قيمت تمام روزهای رفته
چشم هایــم را بستم...
اعتماد كردم...!
بهای سنگينی داشت اعتماد !
روزی...
چشمانم را باز كردم؛
چيزی به نام " عشـــــق "
در راهِ همپا شدنِ با تو
به تاراج رفته بود!
آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود
تمام شد !
امروز با تو بودن
یا نبودن فرقی ندارد...
سیگار باشد یک خیابان و برگهای زرد پاییزی...
من میروم تا دود کنم هستی ام را ....!!!
چگونه بگویم ؟
اصلا از چی بگم ؟
از این همه تنهایی ؟
یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟
ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه .
منو درک میکنه . . . . . !
همون کارایی که تو هیچوقت نکردی . . . !!!!
نترس!کسی چه می داند
که تو مرا دوست داری؟
من این راز را
تنها در گوش باد گفته ام!
او هم به ابرها گفت
و آنها از سر احساس گریه کردند
باران قطره قطره بارید
و حالا این حادثه
سرسبزیِ زمین را به انتظار نشسته
تا از قلب خاکش
جوانه های عشق برویاند
نترس!
من که گفتم
کسی نمی داند
که
تو
مرا
دوست داری!.
تمام دلخوشی دنیای من به این است که ندانی و دوستت بدارم
وقتی میفهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد،
چیزی شبیه غرور
لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم
بعد از تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند،
نمیگذارم ، نمیخواهم
همین که هستی دوستت دارم
حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم
دیـــر آمـــدی ...
سفیـــد شــد
موهـــایـی کــــه بــرای بـــرگشتنت آراستــه بـــودم !
چه کسی میگوید ...
که فهمیدن همیشه خوب است ...
فهمیدن درد دارد ...
مثل آن روزی که من ...
چشم تو را از پشت گرفتم ...
و میان آن همه اسم که گفتی ...
من آخرین بودم ...
من نیز آن روز به فهمیدن رسیدم ...
فهمیدم که تو ...
بی نهایت دوست داری ...
نه اینکه بی نهایت دوستم داری ... !
ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی، سه سال جنگ و سی سال تحمل!

باران ببـ ـار . .تمـ ـام خاط ـره هـ ـا را بشـ ـور . .
تمـ ـامـ ِ دوستـ ـتـ دارمـ هـ ـا . .تمامـ ِ عاشقـ ـانـ ـهـ هـ ـا . .
ببـ ـار کهـ مـن هـ ـمـ شـ ـرمـ نکنـ ـمـ . .
مـن هـ ـمـ ببـ ـارمـ . . !.!